روحانی و رضایی در جلسه «مجمع عقلا» چه گفتند؟
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۷۶۵۷۴
آفتابنیوز :
دیروز خبرگزاریها از قول سرلشکر رحیم صفوی نوشتهاند: «ای کاش آقایان سیاسی بعد از عملیاتهای والفجر ۸ و کربلای ۵ با فرماندهان هماهنگ میشدند و به جنگ پایان میدادند.» در اینجا تنها چند روایت تاریخی از میان روایتهای منتشرشده در سپاه را به ایشان یادآوری میکنم.
پیروزی ایران در عملیات والفجر ۸ که از میانهی زمستان ۱۳۶۴ آغاز شد، در بهار ۶۵ تثبیت شد و اتفاقا در همان ایام، حسن روحانی تلاش بسیاری انجام داد تا مقامات عالی کشور را قانع کند که باید جنگ را پایان داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روحانی مدیرِ جلسهای با حضور نمایندگان مجلس با نام مجمع عقلا بود. این جلسه در بهار ۶۵ با پیگیریهای فرماندهی سپاه تعطیل شد. محسن رضایی بحثهای مطرحشده در مجمع عقلا را به ضرر جنگ میدانست و در گفتگویی که سال ۶۵ انجام شده، میگوید: «آمدند به نظر خود، بحثهای اصولی را طرح کردند. مثلا وضع دشمن چطور است؟ وضع ما چطوره؟ اقتصادمان چطوره؟ چه کار باید بکنیم؟ فرانسه چکار میتواند بکند؟ چقدر اسلحه میتوانیم بخریم؟ اسلحه به ما میدهند؟ نمیدهند؟ این بحثها را کرده بودند و خوف این میرفت که این بحثها به خارج مجلس سرایت بکند و به جنگ لطمه وارد شود. خب امام به محض اینکه این جلسه را فهمیده بود، دستور داده بود... بگویید این جلسات را منحل کنند و این حرفها را نزنند و بگویید این جلسه تعطیل بشود.» (محسن رضایی در گفتگو با راویان...، سپاه، ص ۶۹)
روحانی میگوید یکی از اعضای جلسهی مجمع عقلا به محسن رضایی گفت که اینها دنبال صلح هستند و محسن رضایی هم نامهای به امام نوشت و امام ماجرا را از آقای هاشمی جویا شد. روی اعضای جلسه تاثیر بدی گذاشت؛ «گفتند عجب! ما که اینجا نشستهایم و همه زحمت میکشیم امکانات کشور را برای یک عملیات بزرگ بسیج کنیم... جلسهی بعدی که تشکیل شد، بعضیها گفتند ما نمیآییم. به تعبیر آن روز دیگر خطرناک است.» (ازمصاحبهی مصطفی حریری با حسن روحانی) آیا وقتی جلسهی نمایندگان مجلس تحمل نشود کسی میتواند از پایان جنگ سخن بگوید؟
سرلشکر صفوی از کربلای ۵ نیز به عنوان مقطع مناسب برای پایان دادن به جنگ یاد کرده است. بگذارید از جلسهی هاشمی رفسنجانی و فرماندهان سپاه در روز ۱۸ دی بنویسم. روزی که شبش عملیات کربلای ۵ آغاز میشد. هاشمی در جلسه از محدودیتهای کشور برای ادامهی جنگ گفت. ابراهیم محمدزاده، مسئول دفتر سیاسی سپاه، به هاشمی گفت: «امام گفتهاند این جنگ ممکن است بیست سال هم طول بکشد. سپاه هم واقعا میخواهد بیست سال بجنگد... ولو اینکه نهایت این بیست جنگ هم کربلا باشد.» هاشمی از او میپرسد: «شما فکر میکنید امام میخواهند ما همینطوری بجنگیم؟»
محمدزاده میگوید: «ما اینطوری فهمیدیم. یک ماه و نیم پیش فرماندهان سپاه رفتند پیش ایشان» و «امام فرمودند: شما انشالله میروید کربلا. من هم میآیم آنجا نماز میخوانیم.» ادامهی بحث نیز خواندنی است و در صفحهی ۴۵۷ از جلد ۴۶ روزشمار جنگ که سپاه منتشر کرده، میتوانید آن را ببینید.
سردار! با این نگاههایی که میان شما و دوستانتان رایج بوده آیا کسی میتوانست به پایان جنگ فکر کند؟ جنگ را به جاهای عجیبی وصل کرده بودید.
خاطرتان هست که مرداد ۶۱ بعد از عملیات ناموفق و تلخ رمضان، فرماندهان جلسهی پرچالشی داشتند و بحثهای داغ انتقادی در جلسه مطرح شد؟
در اواخر جلسه شما به فرماندهان گفتی برایشان مژده داری، مژدهی پیروزی و چند حدیث برایشان خواندی و از روایات و استدلالهای قرآنی گفتی و توضیح دادی که روایات دینی از قیام مردمانی از قم خبر میدهد که اسراییل را هم سرکوب میکنند و گفتی طبق روایات، لشکر ایرانی از طریق بصره وارد عراق خواهد شد. تاکید کردی: «عین روایات هست، الان کتابش هم موجود است، کتاب یومالخلاص که یک کتاب قدیمی است، مترجمش کامل سلیمان است که یک سنی است.» توضیح دادی که در این کتاب به صدام هم اشاره شده و گفتی که همهی اینها علائم ظهور حضرت، ولی عصر است. (روزشمارجنگ سپاه، ج ۲۰، ص ۴۷۹)
نام کتاب را درست گفته بودی؛ اما این کتاب قدیمی نیست و تنها چند سال قبل از سخنان شما چاپ شده بود. کامل سلیمان نویسندهی کتاب است و نه مترجم. همچنین او شیعهی لبنانی است و نه سنی.
امیدوارم آینده را دریابید تا این چرخه تکرار نشود.
نکتهی آخر اینکه اینروزها شما میتوانید هرچه دوست دارید بگویید و هرچه دوست دارید منتشر کنید. اما کتاب «نکتههای تاریخی» من دربارهی جنگ توقیف است.
آیا نباید مخاطبان را دعوت کرد تا از زاویههای دیگر نیز، جنگ را ببینند؟
منبع: خبرآنلاینمنبع: آفتاب
کلیدواژه: حسن روحانی محسن رضایی سرلشکر صفوی جنگ ایران و عراق محسن رضایی مجمع عقلا بحث ها جلسه ی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۷۶۵۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شیخ صدوق، روایتگر صادق احادیث
محمد بن علی بن حسین بن موسی ابن بابویه قمی ملقب به شیخ صدوق و «ابن بابویه» دانشمند بزرگ شیعه در قرن چهارم است.
تولدی مبارک با دعای امام عصر (عج)
شیخ صدوق از علمای است که نزدیک به عصر حیات امامان زندگی کردهاست. اغلب منابع، تاریخ تولد شیخ صدوق را اندکی پس از سال ۳۰۵ ه. ق میدانند. خاندان ابن بابویه، خانواده معروف و خوشنامی در مناطق مرکزی ایران آن روزگار بودند. پدر شیخ صدوق، از فقهای به نام عصر خودش بود که در دوران امان امام حسن عسکری(ع) و غیبت صغرای حضرت ولیعصر(عج) در قم زندگی میکرد. او دکهای کوچک در بازار قم داشت که از راه کسب و تجارت و در نهایت زهد و عفاف، امرار معاش میکرد و ساعاتی از روز را نیز در منزل خود به تدریس و تبلیغ احکام و نقل روایات میپرداخت. در خصوص ولادت شیخ صدوق روایتی وجود دارد که پدر او سالها از ازدواجش میگذشت اما فرزندی نداشت و به همین خاطر در نامهای از حضور شیخ ابوالقاسم حسین بن روح تقاضا کرد تا از محضر حضرت بقیة الله (عجل الله تعالی فرجه) بخواهد برای او دعا کند تا خداوند اولاد صالح و فقیه به او عطا نماید. شیخ صدوق خود جریان ولادتش به دعای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) را در کتاب کمال الدین و تمام النعمه در قالب حدیثی به این صورت نقل میکند: «محمد بن علی اسود گوید علی بن حسین بن موسی بن بابویه ره (پدر شیخ صدوق) بعد از مرگ محمد بن عثمان عمری از من خواهش کرد که از ابوالقاسم نوبختی بخواهم که از مولای ما صاحب الزمان (ع) بخواهد در باره او دعا کند که خدا پسری به او عطا کند، گوید از او خواهش کردم و آن را به امام رسانید و پس از سه روز خبر داد که برای علی بن الحسین دعا کرد و بزودی خدای عزوجل به او پسر با برکتی بدهد که سودمند باشد و بعد از او هم اولادی باشد.»
عمری که صرف جمع آوری حدیث شد
شیخ صدوق در شهر قم رشد کرد و علم آموخت. او از همان کودکی در محضر پدر و مشایخ شهر آموزش را آغاز کرد و به فقیه و محدثی متبحر در علوم دینی تبدیل شد و پس از مدتی به شهر ری مهاجرت کرد. در مواردی، علت مهاجرت شیخ صدوق به ری، درخواست اهالی آن شهر ذکر شده است و در برخی دیگر از منابع به دعوت مستقیم رکن الدوله از ایشان اشاره شده است. اما از مجموع مطالب تاریخی موجود، میتوان چنین استنتاج نمود که چون آوازه کمالات و قدرت علمی ایشان به سایر نقاط ایران رسید، امیر آل بویه، که خود فردی دانا، عالمدوست و علاقهمند به ایجاد جلسات مناظره بین علما بود، از شیخ صدوق دعوت کرد، به ری بیاید تا از حضور ایشان در جلسات استفاده شود. اینگونه بود که دوران پربرکت زندگی ایشان رقم خورد و شیخ صدوق با حمایت رکن الدوله، مناظرات سازندهای با رهبران فرق مختلف درباره موضوعات دینی و به ویژه دو موضوع مهم امامت و غیبت امام معصوم داشت. البته او در تمام طول حیاتش در این شهر نماند. شیخ صدوق از کسانی است که برای جمع آوری احادیث امامان معصوم علیهمالسلام به مسافرتهای بسیار رفته است. در این سفرها از استادان بزرگی استفاده کرده و خود نیز به تدریس و بحث میپرداخته است. صدوق برخی از کتابهای خود را در این سفرها تألیف کردهاست. از جمله سفرهای شیخ صدوق سفر به شهرهای بخارا، نیشابور، طوس، اصفهان و بغداد بوده است. مردم شهرها و سرزمینهای گوناگون از جمله: کوفه، بصره، بغداد، واسط، نیشابور، قزوین و مصر در اخذ احکام به او مراجعه میکردهاند.
از راه صواب خارج نشد
این فقیه دانشمند با جمعآوری، صحتسنجی و تدوین احادیث و نگارش کتبهای دینی ارزشمند به یکی از موثرترین چهرههای علمی مکتب تشیع بدل شد. حدود ۳۰۰ اثر علمی به شیخ صدوق نسبت دادهاند که بسیاری از آنها امروزه در دسترس نیست. «الاعتقادات»، «الخصال»، «علل الشرایع»، «عُیون اخبارُ الرضا»، «معانیُ الاخبار» و «من لا یحضُره الفقیه» از آثار گرانقدر جناب شیخ صدوق است. در این بین، کتاب «من لایحضره الفقیه» یکی از چهار کتاب معتبر روایی شیعه محسوب میشود که در آن مجموع روایات اهل بیت(ع) درباره مسائل فقهی جمعآوری شده و هر مجتهدی در اجتهاد و استنباط احکام شرعی از این کتاب بهره میگیرد. گفته میشود شیخ این کتاب را در سال ۳۷۲ هـ. ق در روستای «ایلاق» از توابع بلخ نوشت. این اثر شناخته شدهترین و بزرگترین کتاب شیخ صدوق است که بارها چاپ شده و دهها تن از فقهای بزرگ به شرح، ترجمه و حاشیه بر آن پرداختهاند. این کتاب یکی از اصول چهارگانه فقه شیعه و مأخذ علمی معتبری در احکام شرعی است. گفته میشود کتاب مدینة العلم، جامعترین و کاملترین اثر صدوق بوده که در حملات مخالفین به کتابخانههای شیعه از بین رفته است. این کتاب به گزارش شیخ طوسی از من لا یحضر بزرگتر بوده است. ابنشهرآشوب نقل میکند من لا یحضر چهار جزء دارد و مدینة العلم دارای ده جزء است.
در خصوص جایگاه علمی شیخ صدوق عالمان بسیاری سخن گفتهاند. از این جمله شیخ طوسی میگوید: «محمد بن علی بن حسین، حافظ احادیث، آگاه به فقه و رجال، و حدیثشناس بود که در حفظ و کثرت علم، مانند او در میان قمیها دیده نشد.» همچنین گفته شده نخستین کسی که ابنبابویه را صدوق نامیده ابنادریس حلی در سرائر است. برخی محققان درباره وجه تسمیه شیخ صدوق بر این باورند که چون او در نقل حدیث از ائمه علیهم السلام خصوصا امام باقر (ع) و امام صادق (ع) از راه صواب خارج نشده و در فهم آنها به خطا نرفته است؛ صدوق نامیده شده است.
مرقدی که مدفن مومنان و بزرگان شد
شیخ صدوق در هفتاد و پنج سالگی و به سال ۳۸۱ ه. قمری در شهر ری دیده از جهان فرو بست و پیکر پاکش در نزدیکی مرقد حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) دفن شد. بعدها در اطراف مقبره او قبرستانی برای دفن مومنان و بزرگان شکل گرفت که با لقب او یعنی «ابن بابویه» شکل گرفت. تجدید عمارت قبر شیخ صدوق در زمان فتحعلی شاه قاجار در سال ۱۲۳۸ق. انجام گرفتهاست. امروزه آرامگاه «شیخ صدوق» در شهرری به زیارتگاهی سرشار از معنویت تبدیل شده است. چند سالی است که فضای این آرامگاه گسترش پیدا کرده و خدمات بیشتری به زائران این بقعه و البته آرامستان ابن بابویه ارائه میدهند.
آزاده خلیلی